خلاصه داستان: خلیل پیرمردی اهل مشهد است که فرزند خودش را عاشقانه دوست دارد ولی در تمام طول عمر از دروغی که به او گفته است ترس و واهمه دارد. پسرش در یکی از دا.
حوزه بانکی و فناوری نیازمند تجمیع هستند
سخنگوی دولت: معتقدیم در حوادث اخیر، عده ای بیگناه مظلوم واقع شده اند
پلمپ باشگاه مختلط در شمال شهر تهران
شمایی که می گفتید سید هستید دل حضرت زهرا را شکستید-شور بسیار زیبای بصیرتی
زیباترین ضربه پنالتی که در عمرم دیدم - طنز
سقوط آزاد در جزیره نخل،zwnj; دبی
بازدید از موزه و خانه سید حسن مدرس در فتوواک اسکات کلبی تهران